اولین مروارید دخترم
امروز هفت ماه و بیست و هشت روزته تقریبا یه هفته یی میشه که از غذا فراری هستی و فقط شیر میخوری یه سه شبی هم هست که تاصبح میخوای شیر بخوری تا اینکه امروز عصر گفتم ببرمت دکتر وقتی که داشتم صورتتو میشستم که آمادت کنم یه لحظه دستم رو کردم توی دهنت رو دیدم که اولین دندونت جوونه زده وای عزیزم چقدر خوشحال شدم فورا بابایی رو صدا زدم و گفتم بیا که دخترم دندونش بیرون اومده اونم از خوشحالی کلی ذوق زده شده بود عزیز دلم بهترین لحظه های زندگی من و بابا همین روزا ییه که در کنار توییم و هر روز بزرگ شدن تو ما رو کلی ذوق زده میکنه .عزیز دلم اولین مرواریدت مبارکت باشه یادت باشه که باید از دندونات خوب مواظبت کنی چون به راحتی در نمیاد هم خودت اذیت میشی و هم من . راستی آش دندونت هم یه سه هفته ی دیگه که خاله معصومه اومد درست می کنم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی